آه ای زندگی ! 455 مگ دارم و یه هفته دیگه فرصت دارم .. آیا من میتوانم این مقدارو تا یه هفته نگه دارم ؟
آه ای زندگی ! 455 مگ دارم و یه هفته دیگه فرصت دارم .. آیا من میتوانم این مقدارو تا یه هفته نگه دارم ؟
این سایت پره از کتابهای صوتی از نویسنده های معروف .. برا اونا که وقت و حوصل کتاب خوندن ندارن و حتی دارن ولی میخوان از وقتشون درست استفاده کنن خیلی عالیه !من که خیلی خوشم اومد !
شدیدا" به این اعتقاد پیدا کردم که از هر دستی بدی از همون دست میگیری ! مثالش زیاده در این مقال نمیگنجد
یه چیز دیگه هم فهمیدم که سرویس وبلاگدهی بلاگ یه مزیتی که داره نسبت به سایر سرویس ها اینه که گوگل زود میشناسدش و خیلی زود صفحاتش رو Index میکنه .. همون الگوریتم مرغ مگس خوار گوگل کار خودشو میکنه .. خوشحالم که اومدم این سرویس وبلاگدهی ! باگ هاش خیلی کمتره نسبت به بلاگفا.
ملت پا کامپیوتر میشنن دست و کمرشون درد میگیره من پشت سیستم میشینم پاهام درد میگیره ! بس که سردر هوا میشینم !!
خوشحالی یعنی پاس کردن چک اولین حقوقت از کار مورد علاقه ت اونم تو چه روزی ؟؟ روز مهــــــــــــــندس!
من که محندثم ! ولی به همه اونا که مهندسن تبریک میگم
خدایا خییییییییییلی باحالی خیییییییییییلی ! واقعا" من دیگه حرفی واسه گفتن ندارم .. دمت خیلی داااااااااغ
نشرانه اسم یه ایده س که یکی از دوستام عملیش کرده.
نشرانه نرم افزاری است مبتنی بر محیط ویندوز و موبایل که هدف اصلی آن حمایت از حق ناشران و مولفان و جلوگیری از کپی و سوء استفاده آثار میباشد. نشرانه راهی است برای حفاظت ار محیط زیست و جلوگیری از هزاران میلیارد هزینه بایت چاپ کتاب
برخی از مزایای نشرانه
» جلوگیری از قطع درختان و حفظ شش های زنده زمین
» نشر ساده ، ارزان و در دسترس کتاب و مقاله
» کم کردن هزینه های دسترسی به کتاب و مقالات
» کم کردن هزینه های دسترسی به کتاب و مقالات
نشرانه (نشر الکترونیک و حفظ حق مولف)
+یه لذتی داره وقتی با یکی عین خودش رفتار میکنی و میشی یه آیینه ای جلوی خودش که بتونه برای لحظه ای هم شده , خودشو و رفتارشو ببینه ..
نمیدونم چجوریه یکی از اون طرف حال میگیره یکی از اون طرف بهم حال میده !قشنگ وزن حالگیری و حالدهی(!) برابره
دستم درد گرفت امروز از بس پست گذاشتم .. الکلی مثلا" .. بازدید کننده ها فکنن خسته شدم :))
همیشه یادت باشه status اخرش e نداره همین طور secret.سر این status که سوتی دادم , سر secretهم داشتم سوتی میدادم که ناگه به اشتباه خود همی پی بردم و خود رو از ضایع شدن به طور جد محافظت نمودم.. باشد که املای انگلیسی مان بهتر گشته
درایوهای کامپیوترم شبیه اون انباری ها که توش هرچی بگی از شیر مرغ تا جون ادمیزاد و کلی فایلهای تاریخ انقضا گذشته , شده.(چقدر بین فعل و مفعول فاصله افتاد نفسم گرفت ) به اجساد فسیلی بر میخورم که واقعآ" می مونم چجوری وارد سیستمم شده ! تلاش ها برای منظم کردن درایو ها ادامه داره! شوخی که نیس 1000 گیگه