تو حوصله ت سر نمیره صبح تا شب تو این تُنگ تنهایی؟ اونم تو یه جای تَنگ و تکراری!من به جای تو پوسیدم .. حیف اون شب پول نموند دوستت رو هم باهات بیاریم!
اینقدر این ماهی بد عکسه که حد نداره ! خیلی هم ترسوئه ! نمیشه رفت سمتش .. دو ساعت وایسادم عکس از روبرو ازش بگیرم نشد که نشد ! بس که اینور و اونور میپره ! واسه همین مجبور شدم از اتاقم ببرمش بیرون .. میترسیدم سکته کنه خونش بیافته گردن من!
ساکتمو حرفام بغض میشه تو سینم
میرم یه گوشه ای تنهایی میشینم
ظاهرم خوبه ولی حالم اصلا خوش نیست
روبه رومی اما خوابت رو میبینم
.....
چجوری چند وقته حرفات این رنگی شد
از بودنت تو دنیا چی بوده سهمم
دیگه باور کردن حرفات آسون نیست
دیگه زبون چشماتو نمیفهمم
چشمات ازم رد میشه نمیبینه
انگار نیستم همه ی روزام اینه
خیلی وقته حالمو نمیدونی
انگار هستم که منو برنجونی
اینم رفت رو Repeat ..مخصوصا" این تیکه ش که اینجا گذاشتم ..تیکه سبز رنگ خوندنش جالبه و اون ارغوانی متن ترانه ش .
لازم نیس من تعریف کنم ازش .. دیگه تصویر خودش گویاس!(تازه این امار دانلود "ناامیدم میکنی" برا حدود 6 روزه در حالی که "کجایی" مرتضی پاشایی برا سه هفته س)
خیلی سال باحالی میشه امسال .. شنبه مساویه با اول سال و اول ماه و اولین روز هفته ! سال گوسفندم هست که دیگه هیچی ..! میترکونیم امسالو !
اینم اولین پستم تو سال 94 .. منتظر اتفاقای خوب می مونم ..
+یه پروسه دیگه به پروسه های هر روزم اضافه شد! عوض کردن اب ماهی پس از آب دادن به سبزه .. من دیگه جدا" حرفی واسه گفتن ندارم ..!
اینم از سال 93 .. که داره کم کم تموم میشه..
از اخرین عیدی که هفت سین چیدیم 4-5 سالی میگذره ..عید 89 بود .. عید 90 هم که مثل امسال نصفه شب بود و حسش نبود هفت سین بچینیم.. امسال ولی حسش هست !
امسال سال گوسفنده مثل سال تولدم .. پس امسال سال ماست !
امیدوارم سال جدید سال خوبی برا همه باشه.. اول پر از سلامتی روحی و بعدم جسمی و دوم پر از رشد از لحاظ اقتصادی ..
امسال سال عجیب و غریبی بود.. پر بود از اتفاقای جالب و خوب! البته بد هم داشت.ولی درنهایت ختم به خوشحالی شد!
توی این پست , میخوام دیدنی های سالو از نگاه دوربین ثبت کنم .. لازم به توضیحه که این عکسها تو سال 93 گرفته شده و هربار میخواستم پستشون کنم وقت نمیشد یا تنبلی میکردم.میخواستم گوشی تکونی کنم گفتم بذارمشون که با خیال راحت پاک کنم!
1-این عکس مربوطه به یکی از خاطره انگیزترین سفرهای زندگیم که حال روحی خیلی بدی داشتم ولی عجیب بهم چسبید.. سفر پیش بینی نشده و برای اولین بار به شمال و تالاب زیبای انزلی.
2-این عکس رو وقتی سوار اتوبوس بودم گرفتم.. این پسر بچه با این موهای رنگ سفید خیلی واسم عجیب بود.این عکس مربوطه به دوم مهر 93.
3-این عکسم یه ست جالب و بدون هماهنگیه ! اول کفششو خریدم بعد چند هفته اتفاقی کیف پولشو یه جا دیدم ولی نخریدم !
4-امسال سال پر زاد و ولدی بود! یکی از دوستای قدیمی(!) که از بچگی باهم دوست بودیم و عکس بچه ش هم هست , امسال مامان شد.محسن یگانه هم که با نگاه خانم شرف حضور هستن! به این دو تا دختر خاله و زنداییم رو هم اضافه کنید به همراه دو تا از دوستای هنرستانم! همین طور خواهر دو تا از دوستامم همین طور! باید بگم قدم های نورسیده مبااااااارک!
5-اینم میتونم بگم یکی از غم انگیزترین عکسهای امسال بود واسم.هیچ فکرشو نمیکردم توی شهر کوچیک و البته مذهبی ما(البته اینجا منظورم کاشانه) همچین عکسی ببینم ..
6-ایشون هم یه پروانه زخمی هستن که ما هر کار کردیم بال نزد! خشک شد در نهایت !
7-اینم جمله ی سال !حال نداشتم جایی کپی کنم ازش عکس گرفتم .. من دیگه حرفی ندارم ..
8-امسال بالاخره رانندگی ثبت نوم کردم! البته عکس شاید چندان مرتبط نیادد..عکس مال وقتیه که برا معاینه پزشکی رفته بودم مطب دکتر و منتظر بودم تا بیاد.کلی تبلیغ لوازم ارایشی و بهداشتی بود ما هم گفتیم داریم 18 تومن میدیم واسه یه معاینه دو دقه ای, بذار نهایت استفاده رو ببریم!
9-اینم یه درس زندگی از 2048! اون خونه هایی که عدد کم داره مشکلات کوچیک زندگی هستن که باید با خونه های کوچیک دیگه ترکیب کنی تا موفقیت های بزرگ نصیبت بشه!
10-برا اولین بار امسال 6 ماه برنامه ریزی روزانه داشتم که خیلی به استفاده مفید از وقتم کمک میکرد.
11-این عکس مربوطه به یه دورهمی دوستانه همکلاسی های دانشگاه!من و مریم و زهرا و نیره ..در پارک نزدیک باغ فین.. که الان دو تا شون متاهل شدن.
چندشبه که با وجود خستگی زیاد خوابم نمیره .. امروز که به مامی گفتم دیشب خوابم نبرد گفت کاش بهم میگفتی چون منم خوابم نمیبرد میرفتیم باهم کاشی آشپزخونه رو تمیز کنیم !! من فکر نمیکردم حرفش جدی باشه تا اینکه امشب ساعت 11 تا نیم ساعت پیش شروع کردیم به آشپزخونه شستن !! اون موقع بود که حرفشو باور کردم .. ! من که دیگه نای کار کردن نداشتن از زیر کار دررفتم اومدم نت گردی .. اومدم دیدم یگانه آهنگ جدید خونده .. دانلود کردم ولی اصلا" نمیفهمم چی میخونه !! بس که خواب آلودم..
عجیب این روزها(!) شبا(!) نمیتونم بخوابم و درعوض دلم میخواد تا لنگ ظهر بخوابم مثل وقتایی که ساعت کوک نمیکنم و سیییییر میخوابم..
یه کاشان گردی سه ساعته .. تنهایی ! خیلی هم عالی !
و یه پیتزا و حل جدول مهمون خودم ! بعده مدتها !
کاش میشد یهشب راحت از این سیستم دل کند و رفت خوابید!! چقدر باید سرکوفت بزنم به خودم که دییییییییییییره محدثه پاشوووووووووووو تا پاشم ! همون پیرمرده درونمه :|
