چی به سر وجدانمون اومده ؟این قسمت میوه

اصلآ" دلم نمیخواد به همه چی بدبین باشم ولی این یکی حقیقته و کاریش نمیشه کرد.

شاید سیب هایی که ظاهرشون سالمه ولی درونشون گندیده س رو دیده باشید دلیلش مواد شیمیایی خاصی هست که بهشون میزنن تا ظاهرشون رو حفظ کنه !!که این مواد شیمیایی حتی با شستن هم از بین نمیره ! شاید بگید الکی میگم پس یه آزمایش ساده انجام بدید: یه سیب ترجیحا" قرمز بردارید با یه چاقو .. سیب رو قشنگ بشورید.بعد با چاقو آروم آروم سطح سیب رو خراش بدید.. میبینید که یه مواد سفید رنگی روی سطح سیب ظاهر میشه که این همون مواد شیمیایی هست که میگم ..

اینجوری میشه که پوست میوه که یکی از مفید ترین قسمت هاشه نابود میشه و باید پوستش رو کند و خورد :(حتی نمیشه دیگه به میوه ها هم اعتماد کرد.

بعدا" نوشت : اینو امروز اتفاقی دیدم .. مواد غذایی سرطان زایی که هر روز میخوری:

2. میوه‌های غیرطبیعی
میوه‌هایی که به صورت طبیعی به دست نیامده‌اند، حاوی یک سری مواد آفت‌کش مانند آترازین، thiodicarb، organophosphates و میزان زیادی کود حاوی نیتروژن هستند. آرترازین در کشورهای اروپایی ممنوع شده است. این ماده برای از بین بردن علف هرز به کار می‌رود؛ اما باعث ایجاد مشکلات جدی در انسان می‌شود؛ به ویژه در قابلیت باروری انسان. طبق یک تحقیق که در سال ۲۰۰۹ صورت گرفت، نوزاد زنان بارداری که آب حاوی آرترازین نوشیده‌اند، وزن کمتری داشت.

مواد غذایی متعارف نیز میزان قابل‌توجهی از این مواد شیمیایی و هورمون‌هایی که برای رشد بیشتر میوه‌ها و سبزی‌ها مصرف می‌شود، دارند. سیب احتمالاً بیشتر از سایر میوه‌ها در معرض آفت‌کش‌ها قرار می‌گیرد و ۹۸ درصد سیب‌هایی که آزمایش شدند، این مواد را داشتند. میوه‌هایی که ۹۰ درصد از این آفت‌کش‌ها رویشان باقی مانده بود عبارت‌اند از پرتقال، توت‌فرنگی و انگور.
شستن این میوه‌ها صد‌درصد آفت‌کش باقی‌مانده را از بین نمی‌برد.

پیکاسو :)

پایینی چیزیه که میخواسته بشه و در نهایت بالایی چیزی که شده :

اثری از یکی که دل خوشی از طراحی نداره !و خواسته که نامش فاش نشود !

دنیای مجازی

همین حالا رفتم و دو تا فروم  که به حد اعتیاد بازدید میکردم رو بستم .. یعنی واسه خودم فیلتر کردم که نرم دیگه.چون هربار بازدید آدم کنجکاو میشه دوباره بره.. هرچند تو هر دو تاش مسئولیت داشتم ولی خب ببینم چقدر میتونم دوام بیارم .. کلا" از وقتی با دنیای نت اشنا شدم از اینکه تنهایی مو با ادم های مجازی پر کنم متنفر بودم ولی هر بار بیشتر به سمتش کشیده میشدم .. من شاید جز معدود ادمهایی باشم که با این همه بیزاری از دنیای مجازی به کار طراحی سایت علاقمند باشم! اقلآ" من یکی بلد نیستم ازش درست استفاده کنم شاید ده دقه برم ولی چند ساعت فکرمو درگیر کنه.. باشد که دیگه نرم.باشد که دنیای واقعیم پر بشه از ادمها تا نیازی به دنیای مجازی پیدا نکنم .. باشد که به قول احسان علیخانی : بشر خودشو از اینترنت پس بگیره ..

اردیبهشت

از اردیبهشت خوشم میاد..چون فصل گل و بلبله .. چون از فروردین یکمی گذشتیم و به هوای بهاری عادت کردیم ..به این ماه و اسمش حس خوبی دارم .. امیدوارم تو این ماه به ارزوم برسم ..

دوباره کنسرت و دوباره حسرت

خیلی چیز میز میخواستم بنویسم.. اول از همه تچکر از مرضیه عزیز بابت گلهای خوشجلی که واسم کند اونم با خنجر :(

مرضیه مدیونی اگه فکر کنی اینو واسه این نوشتم که فردا واسم اون غنچه گل رز رو بیاری :D

دوباره کنسرت و دوباره حسرت ..

اخه چرا اینقدر زود پر میشه صندلی های کنسرتت :( حالا یکی نیس بگه مگه میخوای بری!

وقتی ساعت 10 و نیم شب خواستگار زنگ میزنه و میره رو اعصابمون.

خوش به حال مردا .. خواستگار براشون نمیاد خودشون انتخاب میکنن ! من فوبیای خواستگار دارم :|

فک کنم تنها دختریم که وقتی خواستگار زنگ میزنه حالش بد میشه! کاش میشد تا اخر عمر مجرد موند.اگه میشد دهن مردم رو بست این کار ممکن بود.

تلنگر داده شده پس گرفته میشود :)

فیس بوک هرازگاهی سراغی ازم میگیره 4-5 روز بود میگفت 7 تا تلنگر داری تو رو خدا بیا سر بزن .. منم میگفتم نععععععع تا اینکه دیروز دیدم تعداد تلنگرها یکی کم شده :)) انگار یکی تلنگرش رو پس گرفته باشه هااا جل الخالق

اشوب درون

هیچی بدتر از یه ظاهر اروم با یه درون آشوب نیست!خوبیه اونا که اشوبشون رو حداقل تا حدی هم نشون میدن اینه که از فشار روانی که تو درون شون هست رها میشن .. هاه

....

وقتایی که خیلی حرف داری .. کلی مینویسی ولی بعدش پاک میکنی .. میبینی دنیات با دنیایی اونا فرق میکنه .. باید خفه خون بگیری و ساکت باشی چون تو مثل بقیه نیسی ..چون حرفات از روی زخم هایی که خوردی .. زخم های کهنه که هرازگاهی صداشون در میاد .. هعععی

زی زی گولو

دو روز پیش رفته بودم مغازه دیدم از شبکه ای فیلم داره زی زی گولو رو پخش میکنه! خیلی ذوق کردم .. مخصوصا" اون تکیه کلام زی زی گو گولو که با اون لحن دوست داشتنی میگه "آقایِ پدر" :))

تنها قسمت زی زی گولو که هیچ وقت یادم نمیره اون قسمتی بود که خاناوده آقای جمالی زباله میریختن تو کوچه و خیابون بعد همه ی زباله ها بر میگشت تو خونه شون .. موز خوردن های خانواده جمالی هم یادمه .. وقت نکردم هنوز یه قسمتش رو کامل ببینم .. دوست دارم این قسمتی که تو ذهنم مونده یه بار دیگه ببینم.