گاه نوشت های یک مهندس کامی

باید رفت !

الان دیگه نوبت خودمه خودمو نشون بدم ! هر چی که میخواستم خدا جور کرده واسم ! این وسط مبهوت موندم ! توان حرکت ندارم ! یعنی واقعیه ؟! یا دارم خواب میبینم ؟! دارم قید عشقمو میزنم واسه رسیدن به یه عشق دیگه! ارزششو داره میدونم ! خداجون مچکرم ;-)

+هر رفتنی رسیدن نیست، اما برای رسیدن راهی جز رفتن نیست!

۰۵ آبان ۹۳ ، ۲۲:۴۱ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Mohadeseh

لپ تاپ

۰۵ آبان ۹۳ ، ۱۳:۳۲ ۱۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
Mohadeseh

....

تو بگو باز تو را دوست بدارم یا نه
گل حسرت به دل خویش بکارم یا نه ؟


چشم در چشم تو یک روز اگر بنشینم
ماندم از موی سیاهت گله دارم یا نه ؟


چقدر تلخ گذشته است نبودن هایت
جرعه هایی که نبودی بشمارم یا نه ؟


در غم دوری تو صبر اگر ناکافی است
از غمت سر به بیابان بگذارم یا نه ؟


پرسشی چند همه ذهن مرا پر کرده است
رو کنم مسئله ای چند که دارم یا نه ؟


بعد یک عمر،به هنگام ملاقات آیا
من تو را سخت در آغوش فشارم یا نه ؟


سر روی شانه ی ماهت بگذارم یا نه
اشک ناخواسته از چشم ببارم یا نه ؟


و در آن لحظه دیدار مردد هستم
که در آغوش تو من جان بسپارم یا نه ؟


بین عقل و دل من صحنه جنگی سخت است
مانده ام باز تو را دوست بدارم یا نه ؟

همزمان بیم و امیدی به دلم افتاده است
که خدا خیر کند آخر کارم یا نه ؟

تو اف بی دیدمش , برش داشتم .. خوب بید ؟!

+اصلا" نمیخوام از روی صندلی کنده بشم !!!!!

۰۵ آبان ۹۳ ، ۰۰:۰۳ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱
Mohadeseh

؟!؟!

لرزشم از سرما نیس .. من می لرزم چون که می ترسم :(


دارم جواب چراهامو پیدا میکنم ولی خیلی درد داره خیلی . بدترین دردش اینه که گفتنی نیس.


+کیو دیدی واسه ی خواب خودش قصه بگه؟ واسه پلک ترو بی تاب خودش قصه بگه؟ 

دکلمه قرص های خواب اور _ یگانه

این دکلمه خیلی شعرش قشنگه .. تنها بدیش اینه که یگانه تند میخونه .

۰۴ آبان ۹۳ ، ۲۳:۲۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Mohadeseh

گل سرخ !

به خاطر کندن گل سرخ ارّه آورده‌اید؟
چرا ارّه؟
فقط به گل سرخ بگویید: تو، هِی تو!

خودش می‌اُفتد و می‌میرد!

بیژن نجدی

۰۳ آبان ۹۳ ، ۲۰:۰۷ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
Mohadeseh

:|

ضد حال یعنی وقتی صدر در صد به انجام یه کاری مطمئنی بعد یکی میاد شروع میکنه به اعتراض و انتقاد !! بلا به دور .. موندم کارایی که مطمئن نیستم و شک دارم رو چی کار کنم :|

۰۳ آبان ۹۳ ، ۱۴:۱۸ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Mohadeseh

خنثی شدم !

حس میکنم بی حسی موضعی گرفتم .. فقط فکرم درگیره ! یه حس خنثی و بی تفاوتی دارم ! نمیدونم الان داغم متوجه نیستم یا کلا" اینجوریم ! ولی فک کنم الان حواسم نیس ! بالاخره یه جا صداش در میاد.


۰۲ آبان ۹۳ ، ۲۲:۳۸ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Mohadeseh

عشق زنده به گور شده !!

...: گفت ما بیماری داریم

mohadeseh: یعنی چون هنوز بهش فک میکنی اینجوریه؟

...: به اسم عشق زنده به گور شده

...:  نه

...: میگه تو بهش نمیفکری

...: ذهن ناخودآکاهت

...: داره تو رو ملامت میکنه

...: و همش زجرت میده

...: احساس گناه داری

...: مثل کسی که 

...: شوهر داشته و با یکی دیگه رابطه داره

...: پس دومی رو نمیپذیره

...: همش ازش فراری

...: فعلا این رو به عناوون نظریه گفته

...: ولی وقتی به حرفهاش میفکرم میبینم

...: راست میگه!


هی وای من !!!!!!!!

۰۱ آبان ۹۳ ، ۲۱:۲۱ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Mohadeseh

....

هوای گریه هامو داری یا نه ؟

۰۱ آبان ۹۳ ، ۱۹:۱۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Mohadeseh

.....

از کارای خدا تعجب میکنم .. منو می فرسته دهن شیر واسه یه لقمه نون ! مونده تا هضمش کنم اتفاق امروز رو ..


+امروز دومین سالگرد البومه حبابه ! هیچ وقت یادم نمیره روزی که البوم اومد.. چقدر دل تنگ اون روزام.


++ اصن پاییز اومده که گذشته رو به رخم بکشه .. من میدونم !


+++زخم ها خوب می شوند اما ..
خوب شدن با مثل روز اول شدن ، خیلی فرق داره . .


۳۰ مهر ۹۳ ، ۲۲:۰۵ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Mohadeseh