گاه نوشت های یک مهندس کامی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پرنده» ثبت شده است

میشه پرنده باشی...

میشه پرنده باشی..اما رها نباشی.. میشه دلت بگیره اسیر غصه ها شی..

ترسیده باشی از کوچ..اوجُ ندیده باشی..واسه یه مشتِ دونه اهلیِ آدما شی..

دلت بخواد دوباره از ته دل بخونی ... از ترس ریزش اشک غمگین و بی صداشی...

این روزها قمیشی گوش کردن خیلی میچسبه خیلی.. چرا من انقدردیر کشف کردم ،اون حسِ خوبی که موقع گوش دادن به آهنگاش میاد سراغم؟

اهنگهاش با آدم حرف میزنه...

۰۲ فروردين ۹۵ ، ۱۴:۲۹ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Mohadeseh

پرنده

برای یه پرنده هیچی بدتر از این نیست که نه دونه ش بدی و نه پرواز یادش بدی که خودش دونه شو پیدا کنه!این یه مرگ تدریجیه واسه پرنده .......

۰۱ آذر ۹۴ ، ۱۵:۴۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Mohadeseh