گاه نوشت های یک مهندس کامی

قصه زندگی من

قصه زندگی من میتونه یکی از شیرین ترین قصه ها یا یکی از تلخ ترین قصه ها باشه..

فقط بستگی داره به یه ادم و یه دل من .. !

میدونم یه روزی همه چی خوب میشه , فقط امیدوارم اون روز , روز مرگم نباشه .. چون میخوام وقتی همه چی خوب شد بشینم از بچگی م و روزایی که داشتم یه کتاب بنویسم ..!

۰۱ شهریور ۹۳ ، ۲۰:۵۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Mohadeseh

میخاوم درست بشم!

باید بتونم خودمو عوض کنم ولی اخه چجوری ؟

میخوام به پری بزنگم اول از همه کنترل میکنم کسی تو خونه نباشه که بخوام تلفو بر دارم ببرم تو اتاق درو ببندم..

بعد از اون از اون رنجش میگیرم.. وقتی میگه ده دقه بیشتر نمیتونم باهاش بحرفم .. یا اینکه هزار تا چیز کوچیک دیگه که منو می رنجونه و حس بدی بهم میده .. نمیدونم چیکار کنم .. من دارم دست و پا میزنم واسه اینکه نقص های روحی مو بر طرف کنم اون وقت یه سری نقص تو وجودمه که نمیذاره ..دیگه از این بدترم میشه ؟؟؟

دلم میخواد اعتماد به نفس واقعی داشته باشم و یه چیز دیگه اینکه نترسم.. 

خیلی بده خیلی .. :(

هیشکی حالمو نمیفهمه.. مثل یه بلوره نازک ضعیف و شکننده م و با هر ضربه ی کوچیکی میشکنم..

دست خودم نیست.. دست خودم نیس اینکه رود رنجم .. اینکه میترسم.. اینا از وقتی یادمه تو وجودم بود و اتفاقای این چند سال منو شکننده تر کرده ..

نمیدون مباید چیکار کنم .. واقعا" نیمدونم ..

من ادمی نیستم که ود جا بزنم ولی الان کم اوردم ..

۰۱ شهریور ۹۳ ، ۱۳:۵۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Mohadeseh

شهری ور!

چقدر زود شهریور شد .. شهریور ماه منه .. عاشقشم :)

از بین ماههای سال یه اردیبهشته یه شهریور خیلی دوستشون دارم :D


+هیچ کی نمی فهمه چقدر عذاب اوره که حس تو سرکوب کنی فقط به خاطر اینکه طرفت یه ادم بی احساسه ..یا حداقل اگه احساسی داره نسبت به تو حسی نداره .. هععععععی

۰۱ شهریور ۹۳ ، ۱۲:۱۲ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Mohadeseh

گاهی وقتا ..

شده یه وقتایی بخواید با یکی حرف بزنید ولی غرورتون نذاره ؟

نه اصلآ" غرور چیه .. سر درگم باشید .. ندونید چی درسته چی درست نیست .. چون می ترسید..از اینکه چی پیش میاد .. چون هم زود رنجید هم حساس..

کاش اینقدر حساس و زود رنج نبودم :(

نمیدونم ..کاش اینقدر توقعی نبودم .. کاش بلد بودم با حقیقت روبرو بشم .. کاش این دل لامصبو نداشتم ...

اصلا" اهنگ کاشِ محسنو پخش کنید دلم گرفت :((

۳۱ مرداد ۹۳ ، ۲۳:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Mohadeseh

31 مرداد

ادم بدی شدم .. یادمه تا دو سه سال پیشم تولد اکثر دوستام یادم بود و واسم یه قانون شده بود که حتما" بهشون تبریک بگم..فرقی نمیکرد که دوست صمیمی باشن یا نه .. من دلم میخواست تبریک بگم .. حتی تاریخ تولدشونو  با اینکه گوشیم تقویم شمسی نداشت و میلادی بود و باید میرفتم از تقویم تولدشونو به میلادی پیدا میکردم و تو گوشیم یاد اور می ذاشتم ولی الان .. 

امروز تولد یکی از قدیمی ترین دوستام بود که اتفاقا" چند ماه دیگه مادر میشه..اینقدر فکرم درگیر بود که نزدیک بود یادم بره تولدشو تبریک بگم.. هرسال به هم کادو میدادیم و کلی پیامک تولد .. ولی الان ..

خیلی داغونم .. حس پیری میکنم تو 22 سالگی .. اینقدر فکرم درگیره که نمیدونم چجوری زندگی میکنم ..

یادمه پارسال که حالم نمیدونم بدتر بود یا بهتر از الان کلا" یادم رفت تولدشو روز بعدش یادم اومد .. خیلی بده اینجوری زندگی کردن .. خیلی .

۳۱ مرداد ۹۳ ، ۲۳:۱۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Mohadeseh

سکوت ..

چقدر بدم میاد از این سکوت اجباری .. دلم میخواد حرفایی که تو دلمه رو بزنم ولی نمیتونم ..

چون هنوز نمیدونم .. نمیدونم چرا خدا میخواد منو با این ادم امتحان کنه :(

نمیدونم باید چیکار کنم .. دیگه نمیخوام پای دلم ریسک کنم .. چیکارکنم ؟

دارم سخت میگیرم به خودم ولی سخته ..واسم خیلی سخت چون روزای خوبی ندارم .. چون تو شرایطی نیستم که تحمل کنم و ساکت بشینم و از طرفی عقلم نمیذاره .. هععععععععععی.

۳۱ مرداد ۹۳ ، ۲۳:۱۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Mohadeseh

یه حرفایی ..

دلم نمیخواد سلام کنم پرابلم ؟!

همین جوری یهوویی تصمیم گرفتم بنویسم.. خیلی وقته که حالم چندان خوب نیس.. انگیزه ای ندارم واسه انجام هیچ کاری..

گاهی حتی به ناامیدی مطلق هم رسیدم و فکرای بد اومده سراغم ..!

اصلا" چرا باید وانمود کنم خوبم ؟ چرا باید بیام از موفقیت های الکی م یا موفقیت هایی که هیچ دلم بهشون خوش نیست بگم.. آقا من حالم خوب نیست .. خیلی وقته که نیست ..

کلی سوال تو ذهنمه .. کلی سوال که هیشکی جوابشو نمیدونه ..دیگه دوست ندارم بشنوم صبر کن و حکمته و این حرفا .. 

من یه آدم زخمی ای هستم که افتاده زمین و همه بهش میگن پاشو و کسی زخم هایی که خورده رو نمیبینه ..

کلی هدف دارم ولی دیگه میترسم برم طرفشون بس که تو ذوقم خورده :(

۳۱ مرداد ۹۳ ، ۱۹:۳۸ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Mohadeseh