گاه نوشت های یک مهندس کامی

غروب جمعه

امروز تووی برنامه ریزی هام پیش بینی غروب جمعه و دلتنگی شو نکرده بودم .. وقتی دلم میگیره میخکوب میشم پای نت .. جرات تکون خوردن ندارم .. وقتی دلتنگی میاد سراغم دیگه زندگی کردن یادم میره .. کاش .. واعا" نمیدونم چه ارزوی کنم ..

+دلم گیر است و دلگیرم ..

۱۱ مهر ۹۳ ، ۱۸:۲۳ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Mohadeseh

اهنگای غمگین !

خب امروز 50% کارایی داشتم .. بازم خوبه واسه من.

دلم گرفته .. یه خورده جک میخوام که یکم از این حال و هوا بیام بیرون ..

چقدر بده بخوای به بزرگتر از خودت محبت کردن و مهربونی رو یاد بدی ..اونم کسی که هم خونته .. 

+اهنگای غمگین تموم میشن ولی غمای ادم نه .. !

۱۰ مهر ۹۳ ، ۲۱:۴۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Mohadeseh

امتیاز

از صبح تا الان که ساعت 12:00 ظهر هست , در مجموع 3 امتیاز مثبت گرفتم از خودم نقدا" اینو داشته باشم تا شب :D

+همیشه دلم میخواست یه خواهر و برادر بزرگتر مثل خودم داشتم!! #تولد_محبوبه #بدقولی #خودخواهی


۱۰ مهر ۹۳ ، ۱۲:۰۲ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Mohadeseh

زمستون

چقدر ذوق دارم از اینکه هوا میخواد سرد بشه !! رفتم سراغ لباس زمستونیا و مانتو زمستونیامو اوردم بیرون گذاشتم کنار و منتظرم هوا سرد بشه بپوشم :D

اگه اسم ماه "دی" تغییر میکرد به "شهریور" اون وقت من کشته مرده ش بودم :)) البت الانم هستم :D

+وقتی هوا سرده و من تو خونه م زیاد حال نمیکنم .. همیشه زمستونا یا مدرسه بودم یا دانشگاه با رفقا .. الان فقط باید با خاطره اون روزا سر کنم .. هر چند این دو سه سال اینقدر خاطر دارم از زمستون که واسه هرسالم کافیه :D

#زمستون #خاطره #مانتو_پاییزی:D

۱۰ مهر ۹۳ ، ۰۹:۱۳ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Mohadeseh

ریمیکس فداکاری

چقدر دلم اهنگ جدید یگانه میخواد .. اخرین بار عید دو سه تا اهنگ منتشر کرد و تا الان هیچی .

دیروز یه ترک داد که ریمیکس بود البته ولی خوب بود. ریمیکس فداکاری .. دقیقه 59:00 تا 1:00 که میگه: "یکی جز من تو دلت بود" رو خیلی دوست دارم .. اون لحظه یه تنظیم خاصی تو اهنگه با صدای یگانه ترکیب میشه که جالب میشه ..

کی میشه برم کنسرتش ببینمش :D

+یادش بخیر .. اولین بار که فداکاری رو خوند سال 89 بود , نزدیکای عید چقدر شور و شوق داشتیم تو جاست واسه اهنگ جدید !! ولی هزار تا ریمیکس و تنظیم هم بیاد ازش من اون ورژن گیتاریشو که تو کنسرت اجرا کرد از همه بیشتر دوست دارم.حسش واقعی تره .به قول خودش وسواس تو خوندن توش نیست.

#محسن_یگانه

۰۹ مهر ۹۳ ، ۲۳:۴۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Mohadeseh

تغییر میشه؟!

اینقدر این محیط وبلاگی blog رو دوست دارم که هی دوست دارم دم به دقه بیام توش بنویسم و پست جدید ایجاد کنم D:

امشب یادم رفت شام بخورم .. دلم ضعف میرفت یادم افتاد شام نخوردی ام :|

حالا باس برم یه چی پیدا کنم که اگه نونی مونده باشه بخورم .. چقدر دوست داشتم همیشه همگی دور هم غذا بخوریم !!! 

+چقدر تغییر کردن سخته .. مرحله اولش اینه حس کنی نیاز به تغییر داری , مرحله بعدی باید دنبال راهکار باشی . حالا راهکار هست ولی مانع هست میفهمی مااااااااااااانع .. مهمترینش هم پووووووووووووله.گاهی فک میکنم حداقل ها رو ندارم واسه تغییر.


۰۹ مهر ۹۳ ، ۲۳:۳۱ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
Mohadeseh

چی بگم ؟!

من از خستگی , خسته و درمونده م ..

یه روحیه سمجی دارم که نمیذاره بی خیال یه موضوع بشم , وقتی حل نمیشه هی راه حل های مختلفو امتحان میکنم تا حلش کنم .. یعنی همین روحیه سمج من که بعضیا بهش میگن پشتکار منو تا الان نگه داشته ..

ولی واقعا" یه وقتایی خسته م .. هیشکی نمیدونه چقدر خسته م .. بدی من اینه که درد رو حس میکنم بر خلاف خیلیا که درد رو تو وجودشون حس نمیکنن .. خیلی از چیزایی که شاید بقیه هم دارن و اصلا" واسه شون مهم نیست ولی من دارم و باعث عذابمه .. نمیدونم شاید دلیلش حس کمال طلبیم باشه ..

اصلا" این ادمی که هست رو قبول ندارم ..

۰۹ مهر ۹۳ ، ۲۱:۱۲ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Mohadeseh

نت !

خیلی کار عقب افتاده دارم ولی حوصله ندارم .. مهمترین مانعش هم همین نته ..

میتونم به زور مانع اومدن خودم به نت بشم ولی فایده ای نداره .. چون  این کارا فقط باعث ترک موقتی میشه ..

دارم فکر میکنم چطور میشه که نت وصل باشه و من با اختیار خودم نیام سمت نت ؟!

اینکه میام نت یعنی دنیای مجازی واسه بیشتر جذابه تا دنیای واقعیم و از اینجا بیشتر لذت میبرم تا دنیای واقعی ..

البته اینجا هم مشکلات خاص خودشو داره ..

چقدر دلم میخواست عقب افتادگی های زبانمو جبران کنم .. بشینم دو سه تا سایت طراحی کنم .. یکیش سایت شوهر خاله م که به خاله م یه ماه پیش قولشو دادم ولی هیچ حرکتی نکردم..

این هفته هر روزش واسم اندازه یه سال گذشت .. اولش خیلی بد شروع شد ولی خوب تموم شد ..

فعلا" تا اونجایی که صبرم اجازه بده صبر میکنم .. خدایا کمکم کن ..

+گرد و غباری که دلم گرفته .. حوصله زیر و زبر نداره..

۱۴ شهریور ۹۳ ، ۱۷:۴۴ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
Mohadeseh

صبر ..

خدایا خودت همه چی رو درست کن .. خدایا بهم صبر بده .. نذار بی گدار به اب بزنم .. کمکم کن اروم اروم نزدیک بشم .. رراه درستو بهم نشون بده .. کار درستو  بذار تو زبون ادمایی که ازشون کمک میگیرم .. خدایا دیگه نمیخوام گند بزنم .. از اخرش میترسم ..

۱۲ شهریور ۹۳ ، ۲۳:۰۹ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Mohadeseh

ارومم..

ارومم .. خیلی اروم تر از دیروز و چند روز پیشم .. نه مشکلم حل نشده و حتی هیچ وقت هم ممکنه حل نشه .. ولی مهم اینه که من ارامش عجیبی گرفتم .. اینو هم مدیون دعاهای خودم نه دعای بقیه م بدیه حالمو دیدن و واسم دعا کردن ..

فهمیدم که باید تو این موضوع صبر کنم ..عجول بودن همه چیو به هم میریزه .. اصلا" مشکل من همین عجول بودنمه .. میخوام سریع همه چی به خوبی تموم بشه .. امروز صبورم .. و دوست دارم صبور بمونم .. صبر کنم تا تکلیفم تو این موضوع معلوم بشه ..

از اینکه خدا چند نفرو که تو این موضوع تجربه داشتن سر راهم گذاشت تا کمکم کنن ازش ممنونم ..

باید بیشتر رو خودم کار کنم .. با بعضی از بچه های جلسه که میحرفم میگن تازه بعده ده سال که اومدیم جلسه خیلی چیزا رو فهمیدیم .. امروز با یکی حرف زدم که خیلی مهربون بود و حرفاش واسم دلگرمی بود ..

خدایا کمکم کن اروم باشم هرچی که پیش بیاد من فقط اروم باشم .. کمکم کن صبوری کنم تا بفهمم همه چی رو.

۱۲ شهریور ۹۳ ، ۲۱:۳۹ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Mohadeseh